۱۳۸۸ آذر ۷, شنبه

ای پدر حیات نو
تو هیچ گاه پیش نرفتی
تو فرو رفتی
گفتم غم تو دارم، گفتا به‌ت نمیاد
گفتم غم تو دارم گفتا مرا رها کن ترک من خراب کجا و صلاح کار کجا.

۱۳۸۸ آذر ۶, جمعه

ای پدر حیات نو؛
مرا دریاب.
من خوب‌ام.
چشامو درویش کن.
اینک گوش جان می‌سپاریم به تلاوت آیاتی چند از کلامل‌لاه مجید با صدای استاد فیلان.

۱۳۸۸ آبان ۳۰, شنبه

گفتم غم تو دارم،
گفتا بلوف نماید.
گفتم غم تو دارم،
گفتا بیا این را بخور.
گفتم غم تو دارم،
گفتا جان‌ات در آید.

۱۳۸۸ آبان ۲۹, جمعه

ای پدر حیات نو
ببینم چی‌کار می‌کنیا.
ای پدر حیات نو
بسه دیگه، گم شو برو.

۱۳۸۸ آبان ۲۸, پنجشنبه

ای پدر حیات نو
واسه پا گرفتن تو
عمریه که من زمینم
به تلخی گریست.
ای پدر حیات نو
پرتو روی تو
گوید
که تو در خانه‌ی مایی
کشتن شمع چه حاجت بود؟
ای پدر حیات نو؛
این که تو داری
قیامت است،
نه قامت.

۱۳۸۸ آبان ۲۷, چهارشنبه

ای پدر حیات نو
خرخرمو تا ته بجو

۱۳۸۸ آبان ۲۶, سه‌شنبه

ای پدر حیات نو
بیا بریم زلاندنو

۱۳۸۸ آبان ۲۵, دوشنبه

ای پدر حیات نو
ای پدر سگ
ای مادر به‌خطا
ای پدر حیات نو
بیا بگشای در
بگشای
دلتنگ‌ام
ای پدر حیات نو
یک بدن ناقصی دارم
(همه می‌خندند)
ای پدر حیات نو!
چس‌ناله‌هایم بشنو
ای پدر حیات نو
از این‌جا تا ونک بدو

۱۳۸۸ آبان ۲۴, یکشنبه

ای پدر حیات نو
نصیحتی کنم‌ت
بشنو
و بهانه مگیر
ای پدر حیات نو،
کلا برحذر باش.
ای پدر حیات نو
برحذر باش
که سر می‌شکند دیوارش.
ای پدر حیات نو
که در ساحل نشسته
شاد و خندانی...
هزار و شصت و شونزه
ای پدر حیات نو
سگ شده‌ای، بتر مشو

۱۳۸۸ آبان ۲۳, شنبه

حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت
من باب اتفاق جهان می‌توان گرفت
ای پدر حیات نو، چیز من و دهان تو.
ای پدر حیات نو،
نمون این‌جا برو، نمون این‌جا برو.
ای پدر حیات نو
هولی مگه؟ یواش برو
ای پدر حیات نو
ای بت چین
ای صنم
ای پدر حیات نو
تو را چه می‌شود؟
ای پدر حیات نو
آدم باش.
ای پدر حیات نو
هم از عقب، هم از جلو
ای پدر حیات نو
دیوانه شو دیوانه شو
ای پدر حیات نو،
هیچ جا نرو.
ای پدر حیات نو
در رگ و جان و گوشت و پوست و خون و استخوان و چشم و گوش و حلق و بینی و دهان ما برو.
ای پدر حیات نو
کلاتو وردار و برو

۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

ای پدر حیات نو
و ای پدر پسر شجاع
و ای پدر ژپتو
...
ما را دریابید.
-- ای پدر حیات نو
-- چته؟
-- ای پدر حیات نو
-- بله فرزندم؟
ای پدر حیات نو...
اوهوی! مگه کری؟
ای پدر حیات نو؛
دد بشو. دد بشو.
ای پدر حیات نو
بزن تو گوش ما برو
ای پدر حیات نو
در [--] و [---] ما برو
ای پدر حیات نو
آدامستو درست بجو
ای پدر حیات نو
بخدا من بچه تو نکردم، خودش داد
ای پدر حیات نو
حیات نو خونه‌ست؟
ای پدر حیات نو
و ای خواهر و مادرش
ای پدر حیات نو
در رگ و جان ما برو.
آمین