۱۳۸۹ آبان ۲۹, شنبه

..حالا برمیگردند العان به من میگویند این وبلاگت اینها که مینویسی فیلان است و اینها. من حالا نمیخاهم خیلی آنطورها که فک کنید وارد جزئیات و اینها بشوم، ولی میخاهم بگویم این حرفی که شما العان دارید میزنید یک حرف خنده دار مزحک چرتی است اینها که حتا یک بچه ای چیزی هم اگر العان اینجاها باشد یک همچو چیزی بشنود خنده اش میگیرد خب و شاشش میریزد تو شرتش. من اون چیزی که میخاهم بپرسم العان از شما این است که حالا دیگر همه ی مشگلات و اینهای جمبش حل شده و همین یکی مانده؟ آن از لبه ی سککوتان که هی آنطور ازش فاصله نگرفتید و این شد و این هم از این که اینطور و اینها. حالا من هی بیایم العان بگویم میخاهم بکنمتان هی شما سوت هوایی بزنید.

۴ نظر:

ناشناس گفت...

kos nanashun

سحر گفت...

برادر اين پست و مجموعه آتيش داري، به ويژه 4 مورد آخر و باز هم به ويژه به ويژه مورد وصف مضلرات سيگار
بي نظير بود؛ يعني بايد بديم گزينه دابل لايک و تريپل لايک و اينا رو هم بزنن، اختصاصي وبلاگ شما

هنوز مبهوت اون بازي ظريف شما با "دهن و حافضه"، "تخم و پوست"، "اختلال فاحش" و "غثيان کيري" هستم؛ خيلي زياد، همينجور منگ و مستم

در نتيجه آتيش داري؟

سحر گفت...

اين کامنت منو به چشم يه کامنت نگاه نکن، حالا از اونم که بگذريم که اساسا با وبلاگ خوندن و کامنت دادن حال نميکنم؛ دوازده ساعته که دارم براي نوشتن اين کامنت با کامپيوتر ور ميرم

آتيش؟

ناشناس گفت...

توعه کسکش، بله خود شما، با خود شمام، خود کسکشت.
تو زندگی منو گاییدی.