۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

سرشو با ترس میاره جلو میکروفون
"خط قرمز لبه ی سکوها حریم ایمنی شماست"
آنها وقعی نمی نهند.
آب دهنشو قورت میده
"لطفا از لبه ی سککوها فاصله بگیرید"
صداش میلرزه
همه به تخم و تخمدانشونه.
نمتونه، دیگه نمتونه
اشکش میپاشه
درحالیکه با دست آدمای توی تله ویزیون مداربسته رو نشون میده
خودشو به چپ و راست تکون میده
زار زار
و حرفای نامفهوم میزنه.
و این صحنه ی فروریختن یک مرده.
این جنایتیه که ما داریم سر میکروفونچی میاریم
ما از هیتلرم هولناکتریم.
و این واقعیت عریان روزگار ماست.
و یادم باشه به محسن زنگ بزنم.

۱ نظر:

Meow گفت...

che tekun dahande, kheyli tekunam dad,hamintor ke daram tekun mikhoram fekr mikonam che khube tahala metro suvari nakardam. akhe rastesh man az ghafghaz umadam, ba morgho kuno dele ghaaz umadam :(