سرشو با ترس میاره جلو میکروفون
"خط قرمز لبه ی سکوها حریم ایمنی شماست"
آنها وقعی نمی نهند.
آب دهنشو قورت میده
"لطفا از لبه ی سککوها فاصله بگیرید"
صداش میلرزه
همه به تخم و تخمدانشونه.
نمتونه، دیگه نمتونه
اشکش میپاشه
درحالیکه با دست آدمای توی تله ویزیون مداربسته رو نشون میده
خودشو به چپ و راست تکون میده
زار زار
و حرفای نامفهوم میزنه.
و این صحنه ی فروریختن یک مرده.
این جنایتیه که ما داریم سر میکروفونچی میاریم
ما از هیتلرم هولناکتریم.
و این واقعیت عریان روزگار ماست.
و یادم باشه به محسن زنگ بزنم.
"خط قرمز لبه ی سکوها حریم ایمنی شماست"
آنها وقعی نمی نهند.
آب دهنشو قورت میده
"لطفا از لبه ی سککوها فاصله بگیرید"
صداش میلرزه
همه به تخم و تخمدانشونه.
نمتونه، دیگه نمتونه
اشکش میپاشه
درحالیکه با دست آدمای توی تله ویزیون مداربسته رو نشون میده
خودشو به چپ و راست تکون میده
زار زار
و حرفای نامفهوم میزنه.
و این صحنه ی فروریختن یک مرده.
این جنایتیه که ما داریم سر میکروفونچی میاریم
ما از هیتلرم هولناکتریم.
و این واقعیت عریان روزگار ماست.
و یادم باشه به محسن زنگ بزنم.
۱ نظر:
che tekun dahande, kheyli tekunam dad,hamintor ke daram tekun mikhoram fekr mikonam che khube tahala metro suvari nakardam. akhe rastesh man az ghafghaz umadam, ba morgho kuno dele ghaaz umadam :(
ارسال یک نظر